به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد:عمر پنجاه و چهار ساله این ساختمان در ۳۰ دی ماه سال ۹۵ به سر آمد و سوخت. ساختمان سوخت و 22 نفراز حاضران در آن کشته شدند. پلاسکو پس از گذشت ۵ سال زنده شده است اما آدمهای روز حادثه نه…
۲۲ نفر در آتشسوزی ساختمان پلاسکو که علت اصلی آن هنوز مشخص نیست، کشته شدند. ۱۶ آتشنشان و ۶ شهروند. ۲۳۵ نفر نیز در این آتشسوزی آسیب دیدند.
امروز سالگرد ساختمان پلاسکو است. پنج سال پیش در چنین روزی حدود ساعت ۷ صبح آتش به جان ساختمان و شهروندان داخل ساختمان زد. ۳ ساعت و نیم طول کشید آتش مهار شود، اما حدود ساعت ۱۱ صبح پلاسکو بر سر آدمهای بخت برگشته این ساختمان آوار شد. با افرادی که در این گزارش با آنها صحبت شده است میگویند؛ هنوز دلیل اصلی را نمیدانیم. برخی معتقد هستند که ساختمان پلاسکو به صورت عمدی آتش گرفته است، اما سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در آن زمان این موضوع را که دال بر آتشسوزی عمدی است، رد کرد. سید محمود علوی، وزیر اطلاعات نیز در آن زمان اظهار کرد که نمیتوانیم اظهارنظری بکنیم.
مسوولان نیز طبق روال همیشه عامل اصلی را خطا و سهلانگاری انسانی دانستند. آتشسوزی، تصادف، انفجار فرقی نمیکند در اغلب حوادث مسوولان خطای انسانی را مسبب آن اعلام میکنند. معاون امنیتی استانداری تهران نیز در همان زمان سهلانگاری انسانی را عامل آتشسوزی در این ساختمان میدانست.
شروع رنج یک گزارش
تصویر آتشسوزی آن روز و سال جلوی چشمانم نقش میبندد. نمیدانم با افرادی که تماس میگیرم باید احساس همدردی کنم یا فقط به آنها گوش دهم!
شروع میکنم به تماس؛ سه نفرشان صحبت نکردند و تا فهمیدند صحبت از پلاسکو است با عصبانیت و ناراحتی گوشی تلفن را قطع کردند. سکوت پشت تلفن بعد از قطع تماس آنها چند دقیقهای در سرم سوت کشید. مجدد گوشی تلفن را برداشتم و شماره چند نفر دیگر را گرفتم…
هر سه نفرشان عصبانی هستند و ناراحت. برادر یک آتشنشان و خانواده دو شهروند دیگر. اما با اکراه صحبت میکنند .
ماهی جنونآمیز
برای خانوادههای جانباختگان پلاسکو
اسمش زیور است. زیور شجاعی. 50 سال دارد. همسر شهید و خواهر یکی از نگهبانهای ساختمان پلاسکو با نام «قاسم شجاعی» است. قاسم در روز آتشسوزی جزو مفقودشدگان این ساختمان بود که پس از 11 روز با آزمایش دیانای شناسایی و جسدش تحویل خانوادهاش میشود. همسر قاسم نیز در حال حاضر سر کار میرود. این اطلاعات را در میان صحبتهایش میدهد. تا کلمه پلاسکو را به زبان آوردم بغض در میان کلماتش جاری شد. آنقدر که درست ادا کردن واژهها برایش سخت بود. با سوال «اعتماد» در مورد روز حادثه با ناراحتی توام با عصبانیت شروع به صحبت میکند: «دی ماه که میشه من دیونه میشم. عاشق برادرم بودم. بهترین فرزند پدر و مادرم بود. سی و پنج سال داشت. ازدواج کرده بود و دو تا بچه داشت. زنشم خودم براش انتخاب کرده بودم. اونم به من وابسته بود. اون زمان دخترش 7سالش بود و پسرش 8 ماهش.»
سراغ روز حادثه میرود: «ساعت 10 و بیست دقیقه بود که قاسم به من زنگ زد و گفت اینجا آتش گرفته. دیگه ازش خبری نشد. نیم ساعت، یه ساعت بعد تماس گرفتم جواب نداد. هر چی زنگ زدم جواب نمیداد. نزدیک ساعت 12 بود دلم طاقت نیاورد و رفتم ساختمان پلاسکو.» بغضش ترکید. با گریه ادامه میدهد: «الهی هیچ خانوادهای این روزا رو نبینه. هیچی رفتم دیدم این جوری شده و پلاسکو ریخته. یازده روز هر روز صبح میرفتم پلاسکو و شب میاومدم. تا 15 روز هم جنازهاش پیدا نشد. اونجارو خاکبرداری میکردن. بعد از 15 روز هم با آزمایش گفتن این جسد مربوط به شما میشه. از دخترش آزمایش گرفته بودند و فهمیدن با هم نسبت دارن. بعد هم رفتیم پزشکی قانونی و پسرخالهام جسد را شناسایی کرد، اما نگذاشتند من صورت برادرم رو ببینم. هر کاری کردم گفتم بذار صورت برادرم رو ببینم آروم شم نذاشت. گفت بذار همون تصویر خوبی که تو ذهنت هست بمونه. 15 بهمن هم خاکسپاری رو انجام دادم. یه دیه هم اون زمان به خانوادهاش دادن.» اینجاست که عصبانیت و دلگرفتگی او اوج میگیرد و لحن کلامش تند میشود: «من خیلی ناراحتم از ساختمان پلاسکو یا افرادی که باید به ما کمک میکردن. چون هیچ کاری برای ما نکردن. 14 سال برادرم اونجا نگهبان بود. اصلا اون روز هم شیفتش تموم شده بود اما مانده بود. بالاخره چهارده سال زحمت اون ساختمون رو کشیده بود. همش اسم آتشنشانها هست. اسم هیچ کدوم از اونایی که اعضای خانوادهشون رو تو این ساختمان از دست دادن، نیست. من بعدش که به مسوولان پلاسکو مراجعه کردم گفتن برادر تو اینجا خیلی زحمت کشید.» کلمه زحمت را تشدیددار ادا میکند که نشان دهد برایش مهم است. «اینا یه بارم اسم برادر من رو نیاوردند. تا حرف هم میشه سریع میگن آتشنشانها اینجوری، آتشنشانها اونجوری. باورتون میشه برادرم 14 سال برای پلاسکو اندازه آتشنشانها زحمت کشیده بود!»
مگر دیه دردی را دوا میکند؟
حسن؛ برادر «ناصر مهرورز» یکی از آتشنشانان است. ناصر برادر او 37 سال داشت که به واسطه ماموریت در ساختمان پلاسکو جانش را از دست داد. خودش هم رییس ایستگاه 66 قیامدشت است و 48 سال دارد. چهار تا برادرند که هر چهار تایشان آتشنشان هستند. حسن در خصوص روز حادثه شرح میدهد: «آتشنشانی سه تا شیفت داره. اون روز شیفت ناصر بود. برادرم از ایستگاه 24، خیابان نبرد با 10 نفر دیگه از آتشنشانان اعزام شد. ناصر فرمانده اون ایستگاه بود. سه ساعت و نیم ماموریتشون طول کشید. طبقه 11 و 12 مربوط به ایستگاه ناصر و آتشنشانهایی که با خودش برده بود، میشد. ناصر بعد از ماموریتش هر 10 نفری که با خودش برده بود رو سالم بیرون آورد از پلاسکو. ولی تا میبینه عدهای میگن کل زندگیمون تو پلاسکو جا مونده خودش به تنهایی برمیگرده تو ساختمون و بیست دقیقهای از رفتن ناصر به داخل پلاسکو نگذشته بود که ساختمون فرو میریزه.»
حسن از زندگی شخصی برادرش میگوید: «از سال 81 به استخدام آتشنشانی دراومد. دیگه تا سال 95 که پلاسکو آتش گرفت حساب کنین ببینید چند سال سابقه میشه. ازدواج نکرده بود و با پدر و مادرم زندگی میکرد. علاقه شدید ناصر به مادرم بود که او مجرد مانده بود. وقتی در آتشسوزی پلاسکو ناصر جانش را از دست داد، مادرم مریض شد.»
«من خودم رییس ایستگاه 66 قیامدشت هستم. اون روز خودم در اون ساعت شیفتم تموم شده بود. حدود ساعت 10 و نیم، یازده بود که با من تماس گرفتن و گفتن اینجا آتش گرفته و وحشتناکه، ناصر رفته تو ساختمون پلاسکو و هنوز بیرون نیومده و خبری ازش نیست. منم رفتم مجدد لباسهای مربوط به کارم رو پوشیدم و رفتم سر حادثه. رسیدم به پلاسکو دیدم ساختمون فرو ریخته. حالا حساب کن هر ایستگاهی که اعزام میشه 10 یا 12 نفر نیروی آتشنشان باید با خودش ببره. خیلی از ایستگاههای مختلف اومده بودن. شاید نزدیک 20 تا از ایستگاههای مختلف اومده بودن اونجا. باز هم میگم ناصر تو طبقه دهم و یازدهم کارش تموم شده بود با تمام نیروهاش اومده بود بیرون. پایین میبینه یکی میگفته؛ کلی زندگیم رفت. یکی دیگه میگفته؛ بدبخت شدم گاوصندوقم تو مغازه جا موند. یکی دیگه میگفته؛ اجناسم... ناصرم تا اینارو میشنوه به نیروهاش میگه شما نمیخواید بیاین داخل من میرم و میام. دوباره برمیگرده داخل ساختمون که این اتفاق میافته و پلاسکو فرو میریزه. متوجه شدین؟!»
میپرسم دیهای به خانواده شما تعلق گرفت؟ «اون زمان نزدیک 210 میلیون تومن بود که به پدر و مادرمون دادن. اینقدر این پولا برای ما بیارزش هست که حد نداره... اصلا مگه با دیه، برادر من زنده میشود؟»
یکی از کارگرها بیمه نشده بود
بهمن که 39 سال دارد، پسر یکی از نگهبانان دیگر پلاسکو است که پدرش برای کار از تبریز به تهران آمده بود. «حبیب شادی» 55 سالش بود که در آتشسوزی آن روز ساختمان پلاسکو جانش را از دست داد. پسرش به «اعتماد» میگوید: «کلا ما تبریز هستیم. پدرم برای کار به تهران رفته بود. حدودا یه 5 سالی میشد که نگهبان پلاسکو بود. من خودم تبریز کار میکنم اون روز برادرزنم از تلویزیون دیده بود پلاسکو آتش گرفته برای همین بهم زنگ زد و گفت؛ ساختمون پلاسکو آتش گرفت. همون موقع به پدرم زنگ زدم جواب داد گفت من اینجا گیر کردم اما آتشنشانها دارن میان کمک. اینم بهم گفت که اتاقک نگهبانی ریزش کرده و ریخته به زیرزمین. بعد دیگه تلفن رو قطع کردم گفتم آتشنشانان میان و نجاتش میدن دیگه. یه ساعت بعد باز برادرزنم زنگ زد و گفت که ساختمان پلاسکو ریزش کرد. همون جا با پدرم تماس گرفتم اما دیگه تلفنش حتی آنتن هم نمیداد. بلیت گرفتم و با هواپیما اومدم تهران. خبری از آثار پدرم نبود. مجبور شدیم چند روزی رو خونه اقوام بمونیم تا جسد پدرم رو از زیر آوار بیرون بیارن. نزدیک 10 روز بعد از آتشسوزی با آزمایش دی انای که از ما گرفتن مشخص شد جسدی که پیدا شده مربوط به پدر ما میشه. آوردیمش تبریز و اینجا دفنش کردیم. مادرم اما خیلی ضربه خورد همه خواهر و برادرهایم ازدواج کرده بودیم. مادرم تنها ماند. چون پدرم بیمه هم نداشت با مادرم از تامین اجتماعی ماهی 200 هزار تومن میگیره به اندازه همون سابقهای که داره دیگه، ولی دیه به خانواده ما تعلق نگرفت چون گفتم پدرم رو بیمه نکرده بودن.»
ساعت ۱۰ صبح دیروز، یک روز مانده به سالگرد حادثه ریزش ساختمان پلاسکو که ١۶ آتشنشان زیر آوار پلاسکو جان باختند و شهید شدند، آتشنشانان در مقابل ساختمان شهرداری تهران در خیابان بهشت تجمع کردند.
در این تجمع بیش از ١٠٠ نفر از آتشنشانان و برخی به همراه خانوادههایشان حضور داشتند و مطالباتشان را مطرح کردند. آتشنشانان اهم مشکلات خود را از جمله پیگیری در خصوص مشاغل سخت و زیانآور از مجلس شورای اسلامی، تامین مسکن مناسب برای آتشنشانان تهران، افزایش و ترمیم حقوق، بررسی ارتقای پست پرسنلی و... عنوان کردند.
در این تجمع آتشنشانهای تهرانی بنرهایی را به همراه داشتند که در خصوص تبعیض، سوءمدیریت، نگاه استثماری و... نیز بود. مضامین برخی شعارهای آتشنشانان نیز «سختی ما حق ما حق مسلم ما»، «معیشت مناسب حق مسلم ماست»، «خستهایم از وعده و دروغ نه از آتش و دود» و... بود.
آتشسوزی و فرو ریختن
هنگام آتشسوزی طبقههای هشتم و نهم این ساختمان گرفتار آتش شدند. در ساعت 7 و 59 دقیقه نیز آتشنشانی تهران گزارش رخداد را دریافت کرد. ساختمان اندکی پس از آتشسوزی، در هنگامی که هنوز شماری از نیروهای آتشنشانی تهران و شهروندان در آن بودند، ریزش کرد. آواربرداری پلاسکو، حدود ۹ روز به طول انجامید و طی آن ۱۹۰۰ کامیون حدود ۲۰ هزار تن خاک و نخاله را از محل خارج کردند.
محمدتقی احمدی در نشستی در همان سال در خصوص ریزش ساختمان اعلام کرد که فرو ریختن ساختمان پلاسکو نمادی از قصور و ناکارآمدی بسیاری از دستگاهها بود، قصور و کاستیهایی که چندین دهه بر یکدیگر انباشته شده بود. در همان نشست نیز اعضای هیات ویژه در خصوص گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو این موضوع را عنوان کردند که تشکیل نشدن تیم ایمنی در ساختار فرماندهی حادثه به عنوان ضعف اساسی در فرماندهی حادثه در مقطع قبل از ریزش بوده است. در زمان حادثه محمدباقر قالیباف، شهردار وقت فرماندهی عملیات را برعهده داشت.
محمدتقی احمدی نیز درباره مقصران این حادثه عنوان کرده بود که مالک ساختمان، شهرداری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیشترین ارتباط را با ساختمان پلاسکو و نگهداری و ایمنی آن داشتند که قبل از ریزش ساختمان میتوانستند بهتر عمل کنند. قصور بقیه سازمانها و دستگاهها در رده پایینتری قرار دارد.
فعالیت مجدد پلاسکو
پس از آتشسوزی پلاسکو، در ۲۵ خرداد ۹۷ گودبرداری این ساختمان با حضور محمد سعیدیکیا، رییس وقت بنیاد مستضعفان آغاز شد.
ساختمان تازه پلاسکو ۲۰ طبقهای و دارای ۵ طبقه در زیر و ۱۵ طبقه در روی زمین است. پرویز فتاح؛ رییس جدید بنیاد مستضعفان در سال 99 گفته بود که اگر سختگیریهای شهرداری برای ایجاد ایمنی کامل نبود کسبه تا پایان سال 99 مشغول به انجام کارشان میشدند. در دی ماه ۱۳۹۹ اعلام شد که از اردیبهشت ۱۴۰۰ پلاسکوی تازه، کارش را آغاز میکند. مدیر پروژه نیز درباره ساختمان تازه گفته بود که سازه جدید، فلزی و کاملا پیچ و مهرهای است که با ساختمان پیشین پلاسکو که در حادثه دو سال پیش کمتر آسیب دیده تلفیق میشود و به حالت سنتی و مدرن در خواهد آمد.
چندی پیش نیز مهدی چمران؛ رییس شورای شهر تهران درباره چرایی عدم بهرهبرداری از ساختمان جدید پلاسکو اعلام کرده بود که ساختمان بازسازی شده پلاسکو که در حال تحویل است، هنوز از نظر ایمنی تایید نشده است. سازمان آتشنشانی باید این ایمنی را تایید کند و پیش از تایید نهایی نباید واحدهای تجاری در آن مستقر شوند.
نظر شما